ه گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»؛ طرح مجدد توهین به پیامبر اسلامصلیاللهوعلیهوآلهوسلم توسط کارگردانی آمریکایی صهیونیستی و دفاع مقامات غربی از این فیلم به بهانه آزادی بیان، حکایت از کینه دیرینه دنیای غرب نسبت به پیامبر اسلامصلیاللهوعلیهوآلهوسلم دارد. کینهای با ریشههای تاریخی که همچنان تلاش دارد به حیات ننگین خود ادامه دهد.
چرا توهین به مقدسات اسلام در بازیهای رایانهای نادیده گرفته میشود؟
تلاشی که از صدر اسلام با اعلام نبوت پیامبرصلیاللهوعلیهوآلهوسلم آغاز شده و همچنان ادامه دارد. کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی، چاپ کاریکاتورهای موهن در نشریه دانمارکی، آتش زدن قرآن توسط تری جونز و تولید فیلمهای سینمایی هالیودی از جمله حلقههای این زنجیره پلیدند و افزایش گرایش به اسلام در غرب باعث شده این تهاجم با شدت بیشتری پیگیری شود.
اما باید پرسید چرا توهین به پیامبر اسلام صلیاللهوعلیهوآلهوسلم در برخی از رسانهها با واکنش بجای مسلمانان جهان مواجه شده و در برخی دیگر از رسانهها همچون بازیهای رایانهای و ویدیویی شاهد سکوت جهان اسلام هستیم.
بازیهای رایانهای با ضریب نفوذ بسیار بالایی که در بین نوجوانان و جوانان دارند، به علت انفعال و بیتوجهی به این رسانه تعاملی از سوی مسلمانان به ابزاری برای سوءاستفاده غرب بدل شده است. در کنار بازیهایی که میتوانند ابزاری مناسب برای آموزش و سرگرمی باشند، با بازیهایی مواجهایم که به بهانه سرگرمی بنیانهای اعتقادی جهان اسلام را هدف گرفتهاند.
در این نوشتار تلاش میکنیم به بیان مصادیقی از بازیهایی بپردازیم که با مضامین توهین به پیامبر اسلام صلیاللهوعلیهوآلهوسلم تولید و روانه بازارها شدهاند. شاید بهانهای باشد برای توجه جدی به بازیهای رایانهای و خارج شدن جهان اسلام از انفعال در این حوزه مهم رسانهای.
یک نمونه از دهها
شرکت «کوما ریالتی گیمز»، هدف از انتشار بازیهای خود را نمایش جانفشانیها و موقعیتهای خطیر سربازان آمریکایی اعلام کرده است! هر چند که این شرکت، موکداً هرگونه ارتباطی با دستگاههای دولتی آمریکا را انکار میکند، اما خوب است بدانیم نشریه آلمانی «اشپیگل آنلاین» در گزارشی اعلام کرده کارشناسان نظامی سابق ارتش آمریکا به عنوان مشاور با این شرکت همکاری میکنند. آقای حکمتی، که به جرم جاسوسی در ایران بازداشت شد، در بخشی از اعترافات خود بیان کرد که مدتی به عنوان مشاور در این شرکت فعالیت داشته است.
برای مثال، در برخی از نسخههای بازی این شرکت در قرارگاه تروریستهای مسلمان عراقی با تصویر نام پیامبر مواجه میشویم. واضح است که هدف سازندگان این بازی از قرار دادن نام پیامبر اسلام(ص) در مقر تروریستها انتساب آنان به پیامبر بزرگ اسلامصلیاللهوعلیهوآلهوسلم است؛ چرا که اگر با دقت به بخشهایی از این بازیها توجه کنیم، میبینیم که تروریستها با شمایل مسلمانان به تصویر کشیده شدهاند و به وفور از نمادها، سمبلها و اماکن اسلامی استفاده شده است.
صوت قرآن در اوج درگیری فیزیکی!
بازی «آی جی آی» از جمله بازیهای قدیمی اما پرطرفدار در بین گیمرها بود. در یکی از مراحل این بازی صدای قرآن، اذان و صلوات در اوج درگیری با تروریستهای مسلمان لیبیایی شنیده میشود. هر چند که به علت حجم سنگین درگیری اکثر گیمرها متوجه این صدا نشدهاند به نظر شما یک مخاطب جهانی پس از انجام این بازی چه حسی در زمان شنیدن صلوات، نام پیامبرصلیاللهوعلیهوآلهوسلم و صدای اذان و قرآن در ذهنش خطور خواهد کرد؟
مامور 47، کاراکتر بارکدخورده مجموعه هیتمن است، در نسخه دوم این بازی در مرحله ترور در بازار شما باید دو تن از رهبران گروه تروریستی شورشی نورستان را به قتل برسانید. اما اسامی این تروریستهای مسلمان هم در نوع خود قابل تأملاند اولین هدف شما در این عملیات شخصی به نام احمد ظاهر و هدف بعدی شخصی به نام محمد امین است. آیا واقعا انتخاب اسامی این دو تروریست یعنی احمد و محمدامین باز هم تصادفی است یا حاکی از بغض و کینه دشمنان به پیامبر اسلام صلیاللهوعلیهوآلهوسلمو سعی آنها در تخریب وجهه ایشان؟
در یکی دیگر از این بازیها، با عنوان «دمارک» شما باید از حمله اتمی احتمالی مسلمانان به غرب جلوگیری کنید. در یکی از مراحل شما باید در تونلهای زیرزمینی تروریستها با آنها درگیر شوید و همه آنها را به قتل برسانید، تروریستهایی با چهره اسلامی اما نکته قابل توجه استفاده مبهم از نام پیامبرصلیاللهوعلیهوآلهوسلم در مقر تروریستهاست.
اما از همه این گزینهها مهمتر مجموعه بازیهای «رزیدنت اویل» است. در نسخه چهارم این بازی شما در نقش «لیون اسکات کندی» موظفاید به مبارزه با یک فرقه مذهبی جنایتکار در اسپانیا بروید و دختر رئیسجمهور ایالات متحده امریکا را از دست آنها نجات دهید.
در یکی از مراحل این بازی که در یک قلعه رخ میدهد با حل یک معما قفل درب باز میشود و وارد یک اتاق میشوید اتاقی که در آن تلهای مرگبار کار گذاشته شده و شما باید با شلیک به چهار چراغ نورانی در چهار سمت اتاق تله را از کار بیندازید.
اگر با دقت به طرح دربی که از آن میگذرید نگاه کنید. متوجه نام پیامبرصلیاللهوعلیهوآلهوسلم بر روی طرح این درب میشوید؟
به راستی درج نام پیامبرصلیاللهوعلیهوآلهوسلم بر روی درب اتاق قلعه فرقه مذهبی جنایتکار که اتفاقا با امریکا سر جنگ و دشمنی دارد به چه معناست؟ اما این موضوع به همین جا ختم نمیشود. آیا صرفا از نام پیامبرصلیاللهوعلیهوآلهوسلم برای طرح درب استفاده شده؟ اگر کمی تحقیق کنید شبیه این درب را میتوانید در اماکن اسلامی بیابید؟ جالب است بدانید که طرح این درب خیالی نیست و شما میتوانید مثل این درب را در یکی از اماکن معروف اسلامی که مورد احترام تمام مسلمین جهان است، بیابید.
نگاه غرب به صنعت بازیهای رایانهای
شرکت کپکام بطور شیطنتآمیز و موهنی از طرح درب مسجدالنبی در مکان استقرار این گروه تروریستی مذهبی استفاده کرده و سعی نموده غیر مستقیم آن را به پیراوان پیامبر اسلامصلیاللهوعلیهوآلهوسلم منتسب نماید.
بیان همین مصادیق اندک بیانگر نوع نگرش غرب به بازیهای رایانهای است و نباید وقوع چنین اتفاقاتی را در بازیهای رایانهای تصادفی خواند. غرب به بازیهای رایانهای به عنوان سرگرمی یا صنعت صرف نگاه نمیکند، بلکه آن را به عنوان یک رسانه تأثیرگذار جهانی پذیرفته و به همین دلیل بر روی آن سرمایهگذاریهای جدی انجام داده و آن را در مواردی وسیلهای برای پیشبرد اهداف سلطهجویانه خود قرار داده است.
این رخدادها زمانی روی میدهد که متأسفانه دنیای اسلام در انفعال بسر میبرد و از این رسانه بهرهبرداری لازم را نمیکند. امید است که با موج بیداری اسلامی که در کشورهای مسلمان آغاز شده زمینهای برای استفاده از تمام ظرفیتهای رسانهای از جمله بازیهای رایانهای فراهم شود.
تماشای این مصادیق میتواند به نگرش ما در این حوزه یاری برساند؛ به همین منظور پیشنهاد میکنیم مستند زنجیره پلید با موضوع توهین به پیامبر اسلامصلیاللهوعلیهوآلهوسلم در بازیها رایانهای را در سایت گیم بیست مشاهده کنند.
ابوالمظفر، صلاحالدین یوسف بن ایوب بن شاذی بن مروان بن یعقوب دُوِینی تکرینی٬ ملقب به صلاح الدین ایوبی٬ (به کردی: سەلاحەدینی ئەییووبی)٬ موسس دولت ایوبیان در مصر و شام، در سال ۵۳۲ هجری قمری در تکریت عراق متولد شد. وی از کردهای مسلمان بود[۱][۲][۳] که قدرت او سرزمینهای مصر و شام و شمال عراق و یمن و حجاز را در بر گرفت. وی پیش از رسیدن به سلطنت، در دمشق ملقب به صلاحالدین گردید و سپس در مصر ملقب به «الملک الناصر» گردید. او توانست اغلب سرزمینهای پادشاهی بیت المقدس و شهر قدس را آزاد سازد و این باعث آغاز جنگ سوم صلیبی به فرماندهی پادشاه فرانسه و انگلستان و آلمان گردید. .[۴] ایوبیان دودمانی کردتبار[۵] بودند که از ۱۱۷۱ تا ۱۲۶۰/۱۲۵۰م در مصر و سوریه و عراق فرمانروایی کردند. پایتختهای ایشان دمشق و قاهره بود.او برای پیروزی در جنگ های صلیبی جهان اسلام را متحد کرد.
او در دوران حکومتش سه هدف عمده را دنبال میکرد: استوار ساختن قدرت حکومت برای خود و خاندان ایوبی، سرکوب شیعیان و جنگ با صلیبیون؛ که به هر سه، تا حدود زیادی دست یافت.[۴]
تولد و رشد[ویرایش]
صلاحالدین ایوبی، به سال ۵۳۲ هجری (۱۱۳۸ میلادی) در تکریت عراق به دنیا آمد. خانوادهٔ وی در شب تولد او تکریت را به سوی موصل ترک کردند و پس از یک سال به بعلبک واقع در لبنان امروزی رفتند و پدرش به عنوان حاکم آنجا تعیین گردید. کودکی صلاحالدین در این شهر سپری شد، وی آموزشهای ابتدایی خود را در آنجا به پایان رساند و قرآن را حفظ کرد و حدیث و فقه و لغت و تاریخ را فرا گرفت و فنون سوار کاری و مبارزه را آموخت. در آغاز جوانی به حلب (واقع در سوریهی امروزی) رفت و به عمویش «اسد الدین شیر کوه» که از قهرمانان و مردان «نورالدین محمود» سلطان حلب و دمشق بود پیوست.
برخی تاریخنگاران نقل میکنند صلاحالدین، که در آن زمان کودک بود و در دمشق زندگی میکرد، علاقه خاصی به این شهر داشت. اما اطلاعات دقیقی از کودکیش در دسترس نیست. صلاحالدین خود نوشته است: «بچهها آنطور تربیت میشوند که پدرانشان شدند». به گفته یکی از زندگینامهنویسانش، الورهانی، او قادر به پاسخگویی به پرسشهای علمی در خصوص اقلیدس، الکتاب المجسطی، حساب، و قانون بود. صلاحالدین همچنین در قرآن و علوم دینی نیز سررشته داشت تا حدی که منابع متعددی ادعا میکنند او بیشتر علاقهمند به مطالعه درباره دین بود تا پیوستن به ارتش. شاید پیوستن او به ارتش به این دلیل بود که در زمان جنگهای صلیبی مسیحیان در حملهایی غافلگیرانه اورشلیم را از دست مسلمانان بیرون آوردند. صلاحالدین کار خود را در دربار اتابک زنگی از دست نشاندگان سلجوقیان در شامات شروع کرد و بعدها در مصر جانشین وی گردید. فرزند اتابک زنگی یعنی نورالدین پس از مدتی صلاحالدین را به همراهی عمویش شیرکوه عازم مصر کرد تا متحدش شاهوار فرمانروای مصر را، که به وسیله یکی از رقبای خویش در مصر طرد شده بود، در مقام خود حفاظت نماید.
مصر در این زمان تحت فرمانروایی یکی از خلفای فاطمی به نام ابو محمود عبدالله بود. شیرکوه و صلاحالدین مجبور بودند که با او حسن سلوک داشته باشند. از طرفی صلیبیون فهمیده بودند که اتحاد مصر و شامات برای آنها خطرناک خواهد بود به همین خاطر به شام حمله بردند ولی صلاحالدین انها را سخت شکست داد و به عقب راند.
رسیدن به حکومت[ویرایش]
بعد از مرگ نورالدین زنگی، صلاحالدین آغاز به بسط قدرت خود نمود.پس از تسلط کامل بر سرزمین مصر،او متوجه سوریه شد و توانست شهر حلب را که تحت حاکمیت پسر نورالدین بودبه تسخیر در آورد او حکومت خود را تا ایران گسترش داد وحجاز و یمن و نوبه و الجزیره را نیز به تصرف در آورد.پس از متحد کردن جهان اسلام ،در بهار1187 میلادی صلاح الدین عازم فتح بیت المقدس شد.و در نبرد تاریخی حطین در نزدیکی دریاچه طبریه لشکر صلیبیون را به فرماندهی گی دولوزینیانشکست دادو سپس بیت المقدس را فتح کرد.
در 5 سال بعد از آن او مشغول دفاع از سرزمینهایی بود که از مسیحیان گرفته بود،زیرا ارتشهای اروپایی یکی پس از دیگری از راه میرسیدندو خواهان بازپسگیری بیت المقدّس ( اورشلیم) بودند. صلاحالدین در نبردی با ریچارد شیردل و صلیبیون آنها را مجبور به ترک قسمتهای زیادی از خاک فلسطین نمود.
به نظر می آید که در آن سالهاصلیبیون به فرماندهی ریچارد شیردل از لحاظ نظامی بر لشکر اسلام برتری داشتند وچند باری در نبردهای رویارو صلاح الدین را شکست دادند.اما این درگیریها به لحاظ سیاسی اهمیت چندانی نداشت و صلاح الدین به واسطه نبوغ سیاسی اش و با ایجاد تفرقه در صفوف صلیبیون موفق به حفظ شهر بیت المقدس شد.
از ویژگیهای برجسته ی شخصیت صلاح الدین جوانمردی و گذشت او حتی در حق دشمنان بود که الحق قابل مقایسه با بیرحمی و قساوت حریفان اروپایی اش نبود.نمونه ی این مساله جریان فتح شهر یافا به دست مسلمین در اواخر عمر صلاح الدین است.پس از تسخیر شهر برای اجتناب از قتل و غارت مردم بی دفاع توسط لشکرش ؛صلاح الدین عده ای از سربازانش را مامور کرد تا از مردم محافظت کنند.و یا پس از فتح بیت المقدس لشکرش را از غارت مردم شهر بازداشت و با جوانمردی با آنها برخورد کرد.(مراجعه شود به کتاب ((صلاح الدین ایوبی))نوشته آلبر شاندور)
سرانجام و پس از سالها جنگ طرفین تصمیم به صلح گرفتند .قرارداد صلح معروف رمله به سال 1192 به تایید صلاح الدین ایوبی و ریچارد شیردل رسید و بر اساس آن شهر بیت المقدس همچنان تحت الحمایه حکومت اسلام باقی ماند،اما زایرین مسیحی اجازه یافتند که بدون هیچ مانعی به زیارت اماکن مقدس خود بروند.همین طور صلاح الدین حاکمیت صلیبیون را بر بخشی از مناطق ساحلی لبنان و فلسطین میپذیرفت.
واقعه ای که از آن به عنوان یکی از نکات منفی زندگی صلاح الدین نام میبرندمساله ی کشتن شیخ شهاب الدین سهروردی است که بنا به عقیده ی بعضی در زندان صلاح الدین در حلب اتفاق می افتد..اما روایت دیگری در این زمینه میگوید که این اتفاق نه به فرمان صلاح الدین بلکه به دست پسرش که در آن زمان حاکم حلب بوده است و تحت تاثیر علما و روحانیون قشری مذهب سنی رخ داده است .برخی علمای شیعه به بد رفتاریهای او با شیعیان اشاره میکنند.
مرگ[ویرایش]
صلاحالدین بعد از سالها مبارزه و مقاوت در برابر تمامی دشمنان در سال ۱۱۹۳ در دمشق درگذشت. بعد از مرگ او امپراتوریاش میان فرزندانش تقسیم گردید.
افضل به حکومت دمشق رسید. عزیز در قاهره و ظهیر در حلب حکومت کردند بعدها حکومت آنها به روسای محلی منتقل شد. تنها حلب تا سال ۱۳۹۰ میلادی در اختیار خاندان ایوبی قرار داشت.
منابع
دانشگاه
تعداد صفحات : 3